قلب

 

گرفتن دستهایش آرزویم بود…..

اماازبخت بدم مچش راگرفتم

 



موضوعات مرتبط: عکس شعر sms جملات کوتاه داستان
[ چهار شنبه 12 آذر 1393 ] [ 12:12 ] [ بهار ]
[ ]

داستان عاشقانه غمگین و خواندنی ” قرار”

داستان عاشقانه غمگین و خواندنی  ” قرار”


 

 



موضوعات مرتبط: داستان

ادامه مطلب
[ جمعه 19 اسفند 1390 ] [ 8:50 ] [ بهار ]
[ ]

مــــــــــادر

 

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد...پشت خط مادرش بود..... پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟؟؟؟؟؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی.....

فقط خواستم بگویم تولدت مبارک پسرم.....

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد....

.صبح سراغ مادرش رفت.....

وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت

..... ولی مادر دیگر در این دنیا نبود.....

دل هیچ کسی رو نشکنین

 

گوشه ی دنج تاریکی

 



موضوعات مرتبط: داستان
[ چهار شنبه 19 بهمن 1390 ] [ 10:25 ] [ بهار ]
[ ]

داستان عاشقانه

بهترين داستان هاي كوتاه از بهار-بيست dastan.bahar-20.com



موضوعات مرتبط: داستان

ادامه مطلب
[ جمعه 7 بهمن 1390 ] [ 12:17 ] [ بهار ]
[ ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد